Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پول نیوز»
2024-05-03@06:00:11 GMT

حذف معضل دلالی در اقتصاد با طرح ضددلالی

تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۱۸۷۲

حذف معضل دلالی در اقتصاد با طرح ضددلالی

معضل دلالی در اقتصاد ایران از چالش‌هایی به شمار می‌رود که متاسفانه در بسیاری از آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های این عرصه (اقتصاد) به عنوان متهم اصلی مشکلات معرفی می‌شود.

هم‌زمان با بررسی طرح مالیات بر عایدی سرمایه در مجلس، دلالان برای زمین‌زدن این طرح دست‌به‌کار شده‌اند. معضل دلالی در اقتصاد ایران از چالش‌هایی به شمار می‌رود که متاسفانه در بسیاری از آشفتگی‌ها و نابسامانی‌های این عرصه (اقتصاد) به عنوان متهم اصلی مشکلات معرفی می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


بر اساس اخبار و گزارشات منتشر شده در رسانه ها، تعداد و کثرت افرادی که در طول یک دهه گذشته، بدون نقش آفرینی خاصی در تولید وفعالیت‌های مولد، سود‌های کلان و قابل توجهی به جیب زده اند، دو برابر شده است.

تعداد افراد و گروه‌هایی که به دلالی یا شبه دلالی مبادرت می‌ورزند کمتر از ۵ میلیون نفر تخمین زده می‌شوند.

به اعتقاد کارشناسان حوزه اقتصادی هر آنچه سیرِ و مسیر تولید تا عرضه، طولانی‌تر شود، به همان میزان شاهد حضور حلقه‌های بیشتری از زنجیره دلالی خواهیم بود و بالعکس کاهش مسیر تولید تا عرضه، فضا را برای فعالیت‌های دلال گونه محدودتر خواهد ساخت.

 

دلالی هر نوع عملیات دلالی یا حق العمل کاری و یا عاملی و همچنین تصدی به هر نوع تاسیساتی که برای انجام بعضی موارد ایجاد می‌شود. شغلی است که صاحب آن با معرفی و نزدیک کردن طرفین یک معامله به همدیگر، شرایط و خصوصیات معامله را برای آنان تشریح کرده و سعی می‌کند با تطبیق منافع طرفین، معامله را جوش دهد. دلال ممکن است در تنظیم سند معامله نیز همکاری کند، اما شغل و وظیفه او صرفاً انجام مذاکرات ابتدایی و فراهم آوردن زمینه توافق است و حق انعقاد قرارداد و همچنین به اجرا گذاشتن تعهدات طرفین یا دریافت و پرداخت موضوع تعهد را ندارد.

دلالی به موجب بند ۳ ماده ۲ قانون تجارت یک حرفه تجاری تلقی شده، به همین جهت دلال تاجر محسوب شده و باید از مقررات مربوط به تاجران پیروی کند. حتی اگر معامله‌ای که واسطه آن می‌شود تجاری نباشد یا آنکه «معامله‌ای برای اشخاص غیر تاجر انجام دهد» همچنین ماده ۳۳۵ این قانون نیز دلال را نوعی وکیل دانسته و نوشته است: «اصولاً قرارداد دلالی تابع مقررات راجع به وکالت است.»


بنابراین مقررات وکالت در قانون مدنی و همچنین قواعد عمومی قرارداد‌ها (ماده ۱۹۰ قانون مدنی) برای تعیین شرایط این قرارداد مورد استفاده قرار می‌گیرد.


قاسم مهدوی، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه در تشریح ریشه‌ها و عوامل موثر در ظهور و بروز پدیده دلالی اظهار داشت: به واقع، حضور و تکثر دلالی در اقتصاد ایران از حلقه‌ها و نیرو‌های غیر مولد مازادی نشات می‌گیرد که در عرصه‌های تولید، عرضه و تقاضا با سوءاستفاده از شرایط، سود‌های آنچنانی و سرسام آوری به جیب می‌زنند.

وی افزود: یکی از نارسایی‌هایی که در افزایش پدیده دلالی اثرگذار است به عرضه مواد خام و پایه برای تولید باز می‌گردد و می‌طلبد سیر و فرآیند عرضه و ارائه مواد مذکور، حتی الامکان کوتاه‌تر شود که به تبع هر آنچه در این امر توفیقات بیشتری حاصل شود، دست دلالان نیز از چنین سودجویی‌های مخربی کوتاهتر خواهد شد.


کارشناس اقتصاد عنوان کرد: اساسا در زنجیره عرضه و توزیع کالا، هر کدام از حلقه هایِ واسطه متصل به یکدیگر، به نحوی در صدد کسب سود هستند و در چنین زنجیره و فرآیندی، بروز آسیب یا نارسایی در هر کدام از این حلقه ها، عرضه محصول یا کالایی که در نظام توزیع به این زنجیره‌ها وابسته شده را با چالش‌ها و موانعی جدی همراه می‌سازد.

مهدوی گفت: نه تنها زات و ماهیت و اساس پدیده دلالی برای اقتصاد کشور زیان بار و مخرب است بلکه در فرآیند مورد اشاره آسیب دیدگی یا انفعال یک حلقه، اتصالات بعدی و ابسته به خود را نیز با مشکلاتی حاد و عدیده مواجه سازد.

وی افزود: متاسفانه در بسیاری از کالا‌ها و محصولات تولیدیِ عرصه صنعت، رگه‌هایی از وجود این قاعده نانوشته و نامیمون مشاهده می‌شود که به تبع، خروجی آن با افزایش قیمت و بعضا فاصله معنادار قیمت کالای تولید شده از کارخانه تا عرضه آن به دست مصرف کننده منتهی خواهد شد.

 

یکی از چالش‌های مهم اقتصاد ایران نبود یک پایه مالیاتی برای مقابله با دلالی است. سفته‌بازان، نقدینگی در اختیار خود را هرازگاهی به یک بازار روانه می‌کنند و با قیمت‌سازی، گرانی به بار می‌آورند و به همین علت کارشناسان معتقدند ساماندهی بازار‌های مسکن، ارز، طلا و خودرو نیازمند تصویب طرح مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) است.

برای جبران این خلأ، گزارش شور دوم کمیسیون اقتصادی مجلس در مورد طرح مالیات بر عایدی سرمایه هم اکنون در صحن علنی مجلس در جریان است. این طرح در مجلس دهم جمع‌بندی شد، اما با مخالفت دولت دوازدهم به سرانجام نرسید، ولی هم‌اکنون با همراهی دولت سیزدهم در دستور کار قرار گرفته است.

هرچند عموم این کارشناسان بر ضرورت وجود چنین مالیاتی توافق دارند، اما درباره جزئیات آن اختلاف نظر‌هایی وجود دارد. البته برخی جریان‌های اقتصادی هستند که به علت در خطر افتادن منافعشان، اساس این طرح را زیر سؤال می‌برند و با استفاده از جریان‌سازی رسانه‌ای سعی می‌کنند طرح را به زمین بزنند یا از طریق کند کردن برندگی طرح، آن را کم‌اثر کنند.

 
تنها ۵ درصد جامعه، مشمول مالیات بر عایدی سرمایه

 
یکی از مهم‌ترین نکاتی که مخالفان مالیات بر عایدی سرمایه مطرح می‌کنند تا مردم بترسند، این ادعا است که گویا بسیاری از افراد حتی طبقات متوسط و ضعیف‌تر باید بخش بزرگی از دارایی خود را مالیات بدهند؛ درحالی‌که چنین ادعایی صحت ندارد.

وحید عزیزی؛ کارشناس امور مالیاتی با بیان اینکه در کشور ما طرح مالیات بر عایدی سرمایه دربرگیرنده چهار دارایی با عنوان‌های خودرو، طلا و سکه، مسکن و ارز است، به ایبِنا می‌گوید: تنها ۵ درصد از افراد جامعه شامل این طرح می‌شوند، اما این تعداد از مردم عموماً تأثیرگذاری بالایی بر جریان سفته‌بازی در بازار‌های مالی دارند و تعیین‌کننده قیمت در بازار‌ها هستند.

او می‌افزاید: عمده مردم دارای یک یا دو خانه هستند و تعدادی نیز مستأجرند که شامل این طرح نمی‌شوند، اما افراد دارای چندین واحد مسکونی کم تعدادند، این روند در سایر بازار‌های مالی نیز به این صورت است، بنابراین عموم مردم دارایی‌هایشان به‌صورت پس‌انداز است و نقشی در سوداگری ندارد و از این طرح معاف‌اند، به‌عنوان‌مثال فردی خانه مازاد خود را به فرد دیگری اجاره می‌دهد، یا فردی کمتر از ۲۰۰ گرم در منزل طلا نگهداری می‌کند که تمامی این موارد از مالیات بر عایدی سرمایه معاف است.

 
رابطه مالیات بر عایدی سرمایه و تورم


یکی از مواردی که از سوی منتقدان مطرح می‌شود و دلالان بزرگ هم پشت این موضوع مخفی می‌شوند این است که افزایش ارزش دارایی‌های افراد در شرایط فعلی اقتصاد ایران ناشی از تورم است و از طرفی عموم افراد با هدف حفظ ارزش دارایی، ریال را به یک کالا تبدیل می‌کنند تا ارزش پولشان حفظ شود؛ بنابراین نباید از عایدی سرمایه، مالیات گرفته شود.

در این باره گفتنی است که در قانون مالیات بر عایدی سرمایه این موضوع تا حدودی که به عموم افراد جامعه فشاری وارد نکند پذیرفته شده و همان‌طور که ذکر شد، میزان مشخصی از خانه، ارز، طلا و خودرویی که افراد به‌عنوان پس‌انداز نگه می‌دارند معاف از مالیات است و اتفاقاً جهت‌گیری این مالیات، مردم نیستند بلکه جهت‌گیری به سمت دلالانی است که بعضاً ده‌ها و صد‌ها و چه‌بسا هزاران واحد مسکونی و خودرو و همچنین مقادیر زیادی طلا و ارز را با هدف به‌هم‌زدن بازار و فروش آن به قیمت‌های گزاف نگهداری می‌کنند.

 
خطای محاسباتی مجلس


محمدرضا یزدی‌زاده؛ عضو سابق شورای راهبری مالیاتی در این زمینه معتقد است: اصولاً چیزی به اسم تورم‌زدایی درباره مالیات نداریم و این موضوع کاملاً یک بحث انحرافی است، چرا که اگر بنا بود عایدی را تورم‌زدایی کنیم مسلماً اولویت با عایدی ناشی از حقوق و دستمزد و فعالیت‌های تولیدی بود. درحالی‌که فعالیت‌های تولیدی اندازه تورم هم نمی‌توانند بازدهی داشته باشند، مالیات آن‌ها بدون تورم‌زدایی اخذ می‌شود؛ بنابراین تورم‌زدایی برای امکان جایگزینی و تبدیل به احسن مطرح شده و راه‌حل آن نیز معافیت محل سکونت (البته وابسته به شرط و شروطی) و خودروی اصلی است.

وی همچنین در واکنش به احتمال عقب‌نشینی مجلس از این موضوع می‌افزاید: متأسفانه این مسئله در حال تصویب است که علاوه بر معافیت‌های اعطا شده، قرار است از این مالیات تورم‌زدایی کنیم. اینکه بازدهی سرمایه برای اخذ مالیات تورم‌زدایی شود، اما در تولید و نیروی کار این تورم‌زدایی مطرح نیست، فاجعه دیگری است که قطعاً نمی‌تواند کمکی به اهداف مالیات بر عایدی سرمایه کند.

 
مقابله هم‌زمان با همه عوامل تورم‌زا


دلالان برای اینکه نقطه هدف قانون را از خودشان منحرف کنند، می‌گویند اکنون زمان مناسبی برای اجرای مالیات بر عایدی سرمایه نیست؛ ابتدا تورم را کنترل کنید و پس از آن سراغ مالیات بروید. حال‌آنکه به اعتقاد صاحب‌نظران اقتصادی، همین فعالیت‌های سفته‌بازانه خود یکی از عوامل تورم و نوسانات گاه‌وبیگاه در بازار است و بدون مدیریت مسیر حرکت پول و شبه پول‌های مختلفی که در دست این افراد قرار دارد، سایر برنامه‌های کنترل تورم نیز بی‌نتیجه خواهد بود.

از طرفی، دولت سیزدهم که وارث تورم‌های نزدیک به ۶۰ درصدی است، در یک سال و نیم گذشته برنامه‌های متعددی را برای کنترل سایر عوامل تورم‌زا انجام داده است. دولت سیزدهم استقراض از بانک مرکزی را خط قرمز قرار داد و برخلاف دولت قبل که در ۶ ماه نخست ۱۴۰۰ همه تنخواه بودجه را مصرف کرد، هم تنخواه پارسال را تسویه کرد و هم اینکه در دی‌ماه ۱۴۰۱ هیچ بدهی تنخواهی به بانک مرکزی ندارد. دولت همچنین با الزام بانک‌ها به کنترل ترازنامه و فروش اموال مازاد برای تأمین مالی و علاوه‌برآن منوط کردن اضافه برداشت بانک‌ها به تودیع وثیقه نزد بانک مرکزی و بسیاری اقدامات دیگر موفق شده به طور نسبی سرعت رشد نقدینگی و تورم را کاهش دهد؛ بنابراین اخذ مالیات از دلالی هیچ تداخلی با سایر برنامه‌های کنترل تورم ندارد و دولت حتی خیلی زودتر برنامه‌های کنترل متغیر‌های پولی را آغاز نموده است.

قابل‌تأمل است که هرگاه یک برنامه اصلاحی در دستور کار قرار می‌گیرد، سروصدای ذی‌نفعان بلند می‌شود که "اکنون زمان مناسبی نیست" و معلوم نیست این زمان مناسب چه وقتی فرامی‌رسد.

 
ضرورت بازدارندگی نرخ مالیات


یکی از شبهاتی که برای مالیات بر عایدی مطرح می‌شود این است که سیاست‌گذار می‌تواند با تصویب این طرح، بخشی از بودجه خود را تأمین کند. به نظر می‌رسد صاحبان چنین دیدگاهی یا از ماهیت انواع مالیات‌ها مطلع نیستند یا می‌خواهند طرح را به بیراهه بکشانند، چرا که در دنیا این پایه مالیاتی بسیار مرسوم با هدف تنظیم‌گری اعمال می‌شود، نه درآمدی. به همین علت نرخ‌های بسیار بالایی برای مالیات بر عایدی سرمایه تعیین می‌شود تا اساس فعالیت سفته‌بازانه مخرب صرفه اقتصادی نداشته باشد و در این صورت دیگر درآمدی هم برای دولت وجود نخواهد داشت. صرفه دولت در این زمینه، ثبات بازار، تسهیل کنترل تورم و هدایت منابع به سمت فعالیت‌های مولد خواهد بود.

بنابراین، اگر مجلس در بررسی این طرح به نرخ‌های پایین تن بدهد، در حقیقت طرح خود را بی‌اثر و حتی به ضد خود تبدیل کرده است.

 
مقایسه نادرست با مالیات بر خانه‌های خالی


یکی دیگر از قیاس‌های مغلطه‌آمیز مخالفان طرح، مقایسه مالیات بر عایدی با طرح مالیات بر خانه‌های خالی است. درست است که طرح مالیات بر خانه‌های خالی در عمل چندان موفقیت‌آمیز نبوده، اما علت آن چیز دیگری است.

علت اصلی مؤثر نبودن طرح مذکور، کوتاهی و اختلاف دستگاه‌های مسئول در راه‌اندازی سامانه املاک و اسکان کشور است به‌طوری‌که هم اکنون آمار دقیقی از خانه‌های خالی وجود ندارد و شناسایی آن‌ها با مشکل مواجه است و با رفع این مشکل و البته تعیین نرخ‌های سنگین، این پایه مالیاتی هم موفق خواهد شد.

بنابراین، مقایسه مالیات بر عایدی با مالیات بر خانه‌های خالی هم تنها یک بحث انحرافی است و اتفاقاً اجرای درست این دو مالیات تنظیمی، می‌تواند تعداد زیادی از حدود ۲ میلیون ۵۰۰ هزار خانه خالی موجود در کشور که بخش بزرگی از آن در دست دلالان قرار دارد را روانه بازار نموده و التهاب مزمن این بخش را آرام کند.

 
تولید یا دلالی؟


منتقدان همچنین در اظهاراتی عجیب مدعی هستند که سرمایه به دنبال حداکثر سود است و سود تولید به اندازه دلالی در بازار دارایی‌ها نیست و به همین علت از افزایش هزینه فعالیت دلالی گلایه می‌کنند.

این ادعا نیز در حالی مطرح می‌شود که فرایند هدایت سرمایه از سفته‌بازی به سمت تولید زمان‌بر است و قرار نیست به یکباره سود حوزه‌های جایگزین سفته‌بازی بیشتر شود، چه اینکه اگر بیشتر بود سرمایه خودبه‌خود به همان سمت می‌رفت و نیازی به مالیات تنظیمی نبود.

البته هم‌زمان با افزایش هزینه دلالی با مالیات بر عایدی، دولت در حال جذاب‌تر کردن تولید است. نمونه آن هم کاهش ۵ درصدی مالیات تولید در سال ۱۴۰۱ و پیشنهاد کاهش ۲ درصد دیگر در قالب لایحه بودجه ۱۴۰۲ است. علاوه بر این تسهیل صدور مجوز‌های کسب‌وکار و همچنین الزام بانک‌ها به حمایت از تولید و افزایش قابل‌توجه تسهیلات به شرکت‌های دانش‌بنیان از جمله اقدامات صورت‌گرفته برای جذاب شدن تولید بوده است.

 
تجربه جهانی


تحول در دیدگاه‌های مالیاتی به نیم‌قرن پیش بازمی‌گردد، ولی بعد از بحران ۲۰۰۸ بسیاری از کشور‌ها تصمیم گرفتند برای کاهش شکاف طبقاتی به سمت مالیات بر عایدی سرمایه حرکت کنند؛ چرا که بازدهی عامل سرمایه به‌مراتب بیشتر از بازدهی متوسط رشد اقتصادی است. مالیات بر عایدی سرمایه در کشور‌های مختلف انواع مختلفی از نظر کارکرد پیدا کرد. در هر کشوری هر چیزی که جنبه پس‌انداز پیدا کرده و صاحبان درآمد به آن به‌عنوان سرمایه نگاه می‌کنند و جنبه ملک عمومی پیدا کرده است مشمول این قانون شده است.


البته این قانون می‌تواند به مشکلاتی مانند خروج سرمایه منجر شود که آن هم راهکار‌هایی دارد و مهم‌ترین موضوع همان جذاب شدن تولید است و البته راه‌های دیگری هست که دنیا از آن بهره برده است.

 
هجمه رسانه‌ای مخالفان


با وجود تصریح کارشناسان به منافع این طرح برای اقتصاد کشور، جریان رسانه‌ای متعلق به ملاکان بزرگ و مافیای مسکن، خودرو، ارز و طلا و رسانه‌هایی که بعضاً در این زمینه اجاره می‌شوند به‌شدت پای کار آمدند تا اجازه ندهند طرح یا لایحه‌ای در زمینه مالیات بر عایدی سرمایه شکل بگیرد و حالا که این طرح پس از دو سال به صحن مجلس آمده، هجمه‌هایی وارد می‌کنند تا اثرگذاری قانون کمتر شود. حذف تورم از مالیات و کاهش نرخ آن از جمله مواردی است که این قانون را بی‌خاصیت و حتی به ضد خود تبدیل خواهد کرد.


البته تجربه دنیا در این زمینه به‌روشنی پیش رو است و کشور‌هایی که به این حوزه ورود کرده‌اند، همین مقاومت‌ها و سرو صدا‌ها را هم پشت سر گذاشته و امروز به نقطه فعلی رسیده‌اند.

منبع: پول نیوز

کلیدواژه: مسکن خودرو مافیای زمین مافیای ارز طرح مالیات بر عایدی سرمایه مالیات بر خانه های خالی دلالی در اقتصاد اقتصاد ایران تورم زدایی بازار ها چالش ها حلقه ها تر شود

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۱۸۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی/مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد/ زنان و دختران چگونه قربانی بستر مجازی می‌شوند؟

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که غزه، اسم رمز خیزش جهانی علیه استکبار، احترام همگانی به معلم و توانمند سازی معیشتی معلمان در بیانات رهبر انقلاب، ادامه گزارش‌ها درباره میزان دارایی‌ها و بدهی‌های بابک زنجانی و آخرین تحرکات برای تصمیم درباره انتخاب ریاست مجلس در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:
 

پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی

علی مجتهدزاده طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی نوشت: بعد از بیش از ۱۰ سال به نظر می‌رسد که پرونده پر حاشیه بابک زنجانی به نقطه پایان خود نزدیک می‌شود و دیر یا زود شاهد آزادی وی از زندان هستیم. اما این پرونده با وضعی که داشته و همچنان دارد در طول تاریخ و در ذهن عمومی جامعه هیچگاه بایگانی نخواهد شد. جامعه چطور باید تناسب سیر این پرونده با نقطه پایان خوش آن برای بابک زنجانی را بپذیرد؟ آیا کسی که صد‌ها میلیون دلار از منابع عمومی را برای چند سال در وضعیت معطل و نامعلومی نگه داشته باید محکومیتی کم و بیش در حد برخی فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران و کنشگران داشته باشد؟ بحث اصلی درباره این پرونده و پرونده‌های مشابه دو مورد است. یکی بحث شفافیت پرونده و دیگری قیاس آن پرونده‌های دیگر از حیث عدالت قضایی. اینکه پول‌های مورد بحث پس گرفته شده جای تقدیر دارد، اما این فقط کافی نیست. جامعه تمام جوانب قضیه را می‌بیند و بر اساس آن قضاوت خود را دارد. اولا این پرونده در اوج عدم شفافیت و با حجم وسیعی از ابهامات و سوالات بی‌پاسخ رسیدگی شد و به این نقطه رسید. به‌طور مثال هیچگاه به این سوال که حامیان و پشتیبانان بابک زنجانی در دولت و نهاد‌های رسمی چه کسانی بودند، پاسخ دقیق داده نشد. مگر می‌شود این حجم از فساد اقتصادی بدون ارتباط با سطوح مختلف مدیریت رسمی در دولت و ارگان‌های حاکمیتی رخ دهد؟ آیا صرف توضیحات رسمی و بدون ارایه مستندات توسط برخی مراجع می‌تواند جامعه را در این خصوص قانع کند؟ نکته دوم خود فرآیند رسیدگی بود که کاملا غیرشفاف طی شد. مقامات قضایی در تمام این سال‌ها مواردی مثل لو رفتن مبادی دور زدن تحریم و امثالهم را به عنوان دلیل رسیدگی غیرعلنی پرونده بابک زنجانی اعلام می‌کردند. الان بعد از یازده سال و با تغییرات گسترده در روش‌های دور زدن تحریم آیا وقت آن نرسیده که این پرونده و مجموع اقدامات بابک زنجانی شفاف برای مردم توضیح داده شود؟ 

سوال دیگر این است که اگر ما همچنان به همان روش داریم تحریم را دور می‌زنیم پس چه ضمانتی برای عدم تولید مجدد امثال بابک زنجانی هست؟ 
عدم شفافیت و ابهامات این پرونده طوری بود که در دولت آقای روحانی بار‌ها صدای مقامات خود دولت را در آورد. بار‌ها آقای زنگنه وزیر سابق نفت فریاد زد که افرادی در پی تبرئه کردن و نجات دادن بابک زنجانی هستند. سرنوشت فعلی پرونده با احتساب فرآیند غیرشفافی که همچنان ادامه دارد حتما مهر تاییدی بر سخنان امثال وزیر سابق نفت خواهد بود. 


پیشنهاد جدی این است که اکنون بعد از یازده سال مراجع ذی‌ربط توضیحاتی شفاف و مستند درباره مراحل رسیدگی به این پرونده و مهم‌تر از آن فرآیند فعالیت‌های بابک زنجانی در سال‌های منتهی به آغاز دولت یازدهم بدهند. خصوصا اینکه به احتمال زیاد اطلاعات این پرونده در شرایط فعلی دیگر اطلاعات سوخته محسوب شده و علنی شدن آن ضربه‌ای به امنیت کشور نباشد. هر چند اگر این اطلاعات کاملا سوخته نباشند باز هم این سوال مطرح است که آیا تعمیق بی‌اعتمادی عمومی و ضربه به سرمایه اجتماعی کل نظام بابت این پرونده مشکل امنیتی بزرگ‌تری ایجاد می‌کند یا علنی شدن این اطلاعات؟ مردم بعد از یازده سال حق دارند بدانند در جلسات دادگاه کسی که صد‌ها میلیون دلار از پول بیت‌المال را برای بیش از یک دهه معطل کرده بود، چه گذشته. 


این مساله وقتی بغرنج‌تر می‌شود که پرونده‌هایی از این دست از حیث عدالت قضایی مورد داوری افکار عمومی قرار می‌گیرند. به این معنا که جامعه سرانجام آن‌ها را با سرانجام پرونده‌های دیگری نظیر منتقدان سیاسی یا برخی کنشگران مدنی مقایسه می‌کند. مثلا چطور فعالان محیط زیست با اتهاماتی که هیچ‌گاه شفاف نشد و در شرایطی که وزارت اطلاعات تاکید داشت آن‌ها مجرم نیستند باید ۷ سال در زندان باشند و بابک زنجانی با آن همه منابع مالی عظیمی که معطل کرده بود ۱۲-۱۰ سال؟ چطور یک فرد به خاطر بستن خیابان ودرگیری با یک فرد بسیجی ظرف ۷۵ روز محاکمه و اعدام می‌شود، اما برای امثال بابک زنجانی موضوع متفاوت است؟ این سوال اصلا به معنای دفاع از احکام اعدام نیست، بلکه سوالی است درباره تناسب بین اجرای چنین مجازاتی برای دو جرم مختلف. 
واقعیت این است که عدم شفافیت پرونده‌هایی مانند بابک زنجانی، زمین‌های ازگل، چای دبش و نظایر متعدد آن‌ها در شرایط سختگیری‌های رو به تزاید اجتماعی و قضایی برای مردم عادی، دو‌قطبی و شکاف وسیعی در جامعه پدید می‌آورند که میانه آن تنها با عنصر عدم اعتماد پر شده. بسته شدن پرونده بابک زنجانی با مسیر فعلی اتفاقا به معنای تثبیت باز بودن این پرونده با حجم وسیعی از سوالات و ابهامات در اذهان عمومی است. در چنین وضعی حکمران نباید از پدید آمدن شایعات و داستان‌سرایی‌ها گلایه‌مند باشد، چراکه خود با عدم شفافیت و همین‌طور زیر سوال بردن عدالت قضایی این در را گشوده است.


مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد 


نیما غلامرضایی در سرمقاله امروز ابتکار با عنوان مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد نوشت: تورم بالا سالهاست مهمان اقتصاد کشور است هرچند آنقدر این پدیده ادامه دار بوده که دیگر خود میزبان شده و ذی‌نفعان بسیاری پیدا کرده است. به بیان دیگر تورم چنان در تار و پود اقتصاد تنیده شده که بسیاری از بخش‌های اقتصادی برای سرپا ماندن به آن نیاز پیدا کرده اند. حال با یان وضعیت سوال اینجاست که چطور می‌توان از این بلای مداوم نجات پیدا کرد. بلایی که اقشار متوسط و ضعیف را هر روز با چالش‌های جدیدی روبرو می‌کند.
اولویت‌های کشوری مانند ایران که طی بیش از چهار دهه به تورم‌های دورقمی عادت کرده، ولی هیچ‌گاه دچار ابرتورم هم نشده، با کشوری مثل آمریکا که مردمش تورم پنج‌درصدی را هم تحمل نمی‌کنند یا کشور‌هایی مانند مجارستان و آلمان که ابرتورم‌های بزرگی را تجربه کرده اند و از هرگونه افزایش تورمی هراس دارند، متفاوت است. با وجود عادت جمعی به تورم‌های دورقمی (حدود ۲۰ تا ۳۰درصد) تورم‌های سال‌های اخیر در کانالی بالاتر از کانال ۲۰ تا ۳۰‌درصد بوده‌اند که سبب شده هم مردم و هم سیاستگذار یک‌صدا به دنبال کاهش تورم و ورود آن به کانال بلندمدت خود باشند.
لازم به ذکر است که مبارزه با تورم، پروسه‌ای زمان‌بر است و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، صبر و پایداری در اجرای سیاست‌ها می‌باشد. همچنین با توجه به شرایط اقتصادی و سیاست‌های کلان، رویکرد‌های مختلف می‌توانند تاثیرات متفاوتی داشته باشند، اما چند پارامتر برای عبور از تورم وجود دارد که می‌توان به آن اشاره کرد:
نخست کنترل نقدینگی است که بانک مرکزی می‌تواند با استفاده از ابزار‌های سیاست پولی، نظیر نرخ بهره و الزامات ذخیره بانکی، نقدینگی را کنترل کند تا افزایش بی‌رویه پول در گردش و تورم حاصل از آن را محدود کند همچنین اجرای یک نظام مالیاتی کارآمد که به شفاف‌سازی منابع درآمدی دولت کمک کند و گریز مالیاتی را کاهش دهد، می‌تواند عواید دولت را افزایش و وابستگی به چاپ پول برای تامین کسری بودجه را کمتر کند.
باید توجه داشت که بازنگری در سیاست‌های تعیین قیمت‌های دستوری و به‌کارگیری مکانیسم بازار برای تعیین قیمت‌ها می‌تواند به کاهش فشار تورمی کمک کند.
انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران، به‌ویژه در سیستم بانکی و بنگاه‌های دولتی که با مشکلات اداری و عملکردی روبرو هستند، می‌تواند کارایی اقتصادی و رشد پایدار را تقویت کند.
اما نکته مهمی که نباید آن را نادیده گرفت کاهش تنش‌ها و بهبود روابط بین‌المللی است که می‌تواند به جذب سرمایه‌گذاری خارجی، دستیابی به فن‌آوری‌های نوین و باز شدن بازار‌های صادراتی کمک کند. موضوعی که گاه به اشتباه در خصوص آن مطرح می‌شود و آن را عاملی کم اثر می‌دانند. درنهایت اینکه کاهش تورم نیازمند اصلاحاتی همه جانبه مبتنی بر علم اقتصاد است که باید به آن توجه شود.

زنان و دختران چگونه قربانی بستر مجازی می‌شوند؟


حسین فصیحی طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: اخاذی و سوءاستفاده جنسی از زنان و دختران در جریان روابط مجازی یکی از معضلاتی است که به زعم اطلاع‌رسانی در این‌باره، شاهد شکل‌گیری پرونده‌هایی مشابه هستیم. به نظر می‌رسد به دلیل فراوانی آسیب‌هایی که در حوزه وجود دارد باید بیش از «اطلاع‌رسانی» روی موضوع «آگاهی‌بخشی» تأکید شود. اطلاع‌رسانی موجود صرفاً انتشار خبر و توصیه‌های پلیسی را که بیشتر به نصیحت شباهت دارد، شامل می‌شود، با این حال بهتر است بنا را بر این بگذاریم همین اطلاع‌رسانی موفق شده‌باشد، منجر به پیشگیری از وقوع آسیب‌های بیشتری شود. عمده آسیب‌هایی که در بستر مجازی شیوع دارد هم از عدم «آگاهی» کاربران ناشی می‌شود. وقتی آسیبی در جامعه شیوع پیدا می‌کند، ساختار‌های فرهنگی برای عبور از آن آسیب باید فعال شوند و بعد از اینکه خودشان آگاهی لازم را کسب کردند، آن را به جامعه هدف منتقل کنند؛ اتفاقی که در جامعه ما محلی از اعراب ندارد. مثلاً وقتی زنان و دختران، جامعه هدف باشند، صدا و سیما، رسانه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها و مساجد می‌توانند به عنوان کانون‌هایی برای آگاهی‌بخشی مورد توجه باشند و آگاهی‌بخشی به نحوی صورت گیرد که فرد در مواجهه با رویداد مورد‌نظر بتواند از خود مراقبت کند. در این بین صدا و سیما به دلیل فراگیری که دارد بیش از دیگر رسانه‌ها باید که ایفای نقش کند، اما این رسانه ترجیحش این بوده و هست که به جای توجه به این موضوعات، تبلیغات چیپس و پفک را پخش کند و حساب مالی‌اش را پروارتر کند. 
افرادی که در بستر مجازی در جست‌وجوی زنان و دختران هستند، صرفاً دو هدف را به صورت جداگانه یا همزمان دنبال می‌کنند. عمده آن‌ها در اینستاگرام فعال هستند. قابلیت‌های منحصر به فرد این شبکه اجتماعی با اقبال گسترده کاربران مواجه است. این دسته از مجرمان به خوبی مطالبات سوژه‌هایشان را می‌شناسند و براساس همان نیاز‌ها اهدف خود را دنبال می‌کنند. به عنوان مثال چند روز قبل خبری منتشر کردیم که در جریان آن مردی شیاد صفحه‌ای به نام «مادرانه» در اینستاگرام ایجاد کرده‌بود. او مدعی شده‌بود مدیر یک خیریه و صفحه را برای خانواده‌های سوگوار راه‌اندازی کرده‌است و برای شادی روح اموات نذورات جمع‌آوری می‌کند. او با انتشار عکس و فیلم‌هایی از بهشت‌زهرا احساسات دنبال‌کنندگان را برمی‌انگیخت. سوژه‌های مورد نظرش هم زنان میانسال یا سالخورده بودند که تحت‌تأثیر قرار می‌گرفتند و به شماره کارت او پول واریز می‌کردند. متهم به دریافت این مقدار پول هم قانع نبود و در مرحله بعد مدعی می‌شد خیریه قصد قدردانی از آن‌ها را دارد و به این بهانه با آن‌ها قرار می‌گذاشت و بعد از بیهوش‌کردنشان به آن‌ها تعرض و از آن‌ها فیلم سیاه می‌گرفت. پس از آن هم با تهدید به انتشار فیلم، سریال اخاذی‌های کلان را کلید می‌زد. 
صفحات دیگری هم که برای تعرض به اموال و حیثیت زنان و دختران دایر می‌شود فقط عناوین‌شان تفاوت دارد، اما اهدافشان یکی است. یک نفر با ماسک وکیل دادگستری، دیگری با عنوان مشاور خانواده، یک نفر در پوشش مشاور ازدواج، صفحه‌ای به اسم فال‌گیری و طلسم‌شکنی و صفحاتی از این دست، هدفی جز همان دو موضوع مورد اشاره را دنبال نمی‌کنند. قربانیان این پرونده‌ها در چت‌های شخصی عکس و فیلم‌خصوصی‌شان را برای فرد مقابل ارسال می‌کنند. فردی که بخواهد مشاوره ازدواج بدهد، بدون دیدن عکس برهنه زنان و دختران هم می‌تواند مشاوره بدهد. مگر زنانی که به دفتر مشاوره مراجعه می‌کنند، اندام‌های خصوصی‌شان را به مشاوران نشان می‌دهند که در فضای مجازی دست به چنین خطایی می‌زنند و حیثیت خود وخانواده‌شان را به خطر می‌اندازند. اساساً هر فردی که خواسته‌ای خلاف شریعت و قانون مطرح کند، به مثابه خطری حقیقی است که اگر نادیده‌شود عواقبی هولناک را به همراه خواهد داشت. به دلیل در خطر قرار گرفتن حیثیت فردی و خانوادگی، بسیاری از قربانیان پرونده‌ها حاضر به طرح شکایت نیستند و چه بسا دست به خودکشی هم زده و جانشان را هم از دست داده‌باشند. اینکه جامعه منتظر باشد پلیس این بستر مجازی را به گونه‌ای کنترل کند که هیچ‌کس جرئت چنین تخلفی نداشته‌باشد، انتظاری بعید است. بستر مجازی از قابلیتی برخوردار است که با مسدود شدن هر صفحه متخلف، امکان برقرار شدن صفحه‌ای تازه در چند ثانیه وجود دارد. 
قانون و شریعت موضوعاتی است که باید از سوی همه محترم شمرده‌شود و ساختار‌های قانونی و اجتماعی هم با سرمایه‌گذاری فرهنگی باید برای تقویت آن تلاش خود را به کار گیرند تا امنیت شهروندان در فضای مجازی و حقیقی تأمین باشد.

دیگر خبرها

  • با اجرای مالیات برعایدی سرمایه بساط سفته بازی جمع می‌شود
  • ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟/ ببینید وقتی قانون تصویب شود چقدر باید مالیات بدهید؟ (فیلم)
  • پرونده باز بابک زنجانی در افکار عمومی/مهار تورم دغدغه کهنه اقتصاد/ زنان و دختران چگونه قربانی بستر مجازی می‌شوند؟
  • افزایش تعرفه تاکسی‌های اینترنتی خلاف قانون است
  • مردم در مقابل سرمایه گذاری در بخش تولید باید مطمئن باشند سود تضمینی دریافت می کنند
  • افزایش تعرفه تاکسی‌های اینترنتی برای دریافت مالیات خلاف قانون است
  • اولویت اصلی مجلس دوازدهم باید «مردمی‌سازی اقتصاد» باشد
  • نرخ مالیات بر عایدی سرمایه املاک، خودرو، طلا و ارز چقدر است؟
  • مهم‌ترین بازیگران افزایش تورم کدامند؟
  • چه کسانی از پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه معاف هستند؟